"خودشیفته "چگونه فکر می کند؟
 خودشیفتگی بلای جان و فرد وجامعه !
چقدر سخت است کارکردن باکسیکه فکر می کند هیچوقت اشتباه  نمی کند؟!
  این  نوشتار  حاصل مطالعه ی 25 ساله  ی  پژوهشگری  بر  "رفتار خودشیفتگی" بوده که  نشانه های آن را تحلیل کرده  است.  این روزها کلمه " خودشیفته " مصداقی  پرکاربرد برای رفتار وادعای برخی  افراد پیرامون ماست؟ آیا می خواهید رفتار خودشیفتگی را بهتر  بشناسید  و بدانید  که  این چرا  این ویژگی می تواند برای همه آسیب رسان و خطرناک باشد؟ (برداشت کوتاه ) از مطلب ذیلاً تقدیم می شود:
  نتایج مطالعه  ی موضوع بر بسیاری از قربانیان این بیماری ، نشان میدهد : که چگونه یک خودشیفته می تواند برای دیگران مضر باشد.  ویژگی های مختلفی وجود دارد که شخص خودشیفته نیازی به توجه زیادی از قبیل لاف زدن بیش از حد برای پوشاندن احساس نگرانی درونی خود  از نواقص  و عیوب شخصیتی که ازآن رنج می برد  ،دارد که با این اقدامات ومشابه آن در حالت  صدمه زدن به  دیگران است ،  گاهی مسئولی یا حتی فعال اجتماعی ویا پدر خانواده ی ویا یک دوست  ما و یا حتی خودما .  می تواند نشانه هایی از"خودشیفتگی " بدون اینکه بدانیم ، بهمراه خود داشته باشیم،  که  با خواندن  این مطلب علمی  می توانید شخصیت خودشیفته را بشناسید ؟! 
  مهم است که با استفاده از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، خودشیفتگی را از دیدگاه بالینی بررسی کرده  و درمان کنیم. این راهنما از سوی پزشکان بهداشت روان ، معرفی شده که در اینجا "نه"(9) ویژگی را که در اختلال شخصیتی "خودشیفته" دیده می شود ، با  چند مثال ذکر  نشان داده می شود:
1-  خودشیفته  در تحویل گرفتن خود از ادعای بسیار بالایی برخوردار است ، به عنوان مثال  از دستاوردها یا استعدادهای  خود اغراق می کند ، به عنوان مثال او  بدون دستیابی به دستاوردهای قابل ذکری  در عالم  ذهنی ساخته ی خود از همه  برتر است.بسیار خوب ! فکر نمی کنید چرا ما باید بیش از حد به او اهمیت دهیم؟ ما افراد مغرور زیادی را می شناسیم که در ستایش خود مبالغه می کنند تا شکنندگی داخلی خود رابپوشانند.  بدون  توجه به واکنشی درمقابل خود،  او می گوید: "به من نگاه کن ، من از تو بهتر وبرتر هستم ، من بزرگتر و قوی تر از تو هستم و می توانم تو را شکست دهم  ومن اگر جای تو بودم . ؟."در حالیکه روشن است افراددارای  اعتماد بنفس  نیازی به نشان دادن بی جهت خود واغراق گزاف گونه  ندارند. این نوع ادعا قبل ازاینکه اثری برطرف مقابل بگذارد برای شخص گوینده : فرسایش آور وگاهی نابودکننده می تواند باشد
 2. در توهمات موفقیت نامحدود غرق است: قدرت ، تعالی ورشد ، زیبایی یا عشق کامل برای خود . از خود بپرسید مضرات موضوع چیست؟ در بخشی  که خودشیفته فکر می کند (همه چیز به من مربوط است) و شما (مرا نمی شناسید). او باید از همه لحاظ در صدر قرار بگیرد و برنده شود و صرفاً  ارزیابی  می کند که چقدر دیگران به او در رسیدن به این کمال خیالی  کمک می کنند. اما اگر بالای سر  او قرار بگیرید ، مراقب باشید آنها سعی خواهند کرد کمی شما را پایین تر از خود به زیر بکشند.
3. او بر این باور است که این صلاحدید منحصر به فرد اوست که فقط  او باید با افراد مشخص (یا موسسات) در ارتباط باشد. باز هم به راحتی می توان گفت (( که می خواهد بداند چه کسانی به او اهمیت می دهند  ودراین رابطه باید چه کاری انجام دهد؟) تا توجه واهتمام دیگران را برانگیزد و فقط به دستاوردهای ظاهری علاقه مند است  زیرا شعار خودشیفتگی "فنوتیپ" است اما در واقع تنها به قدردانی به آنچه انجام می دهد  ونه به شخصیتی که در مورد خودش ایجاد کرده است می اندیشد.
  اغلب در موارد طلاق این درگیری  را زیاد مشاهده می کنیم ، جایی که یکی از شرکا خودشیفته است  ویا به عنوان مثال ، هنگامی که به دنبال یک پزشک متخصص اطفال هستید ، پزشک متخصص به جای توانایی و تجربه واقعی پزشک ، فقط سوابق معتبر و گواهینامه های دانشگاهی را در نظر می گیرید. همچنین برای خودشیفتگان معمول است که توجه بیشتری به  دستاوردها وتاثیرات دوستان خود داشته باشند  وقتی به شخصیت آنها تمرکز کنید متوجه شوید که هیچ صمیمیت واقعی در این دوستی وجود ندارد. که چرا از دوستان خود قدردانی می کنند؟  مواردیکه  که در روابط سالم ، به خاطر شخصیت و خصوصیات آنها باید توجه کرد،این طور نیست؟

4 - خودشیفته خواهان تحسین وتمجید بیش از حد است:  از آنجا که  مشکل "خودشیفتگی" در وجود  خود فرد هیچ احساس ملموسی ندارد بنابراین باید دائماً از او تحسین و ستایش کرد تاراضی  باشد.اگر با کسی  در ارتباط هستید و همیشه برای او کار می کنید و نیازهای خودشیفتگی او را برآورده می کنید ، روابط شما نه تنها منسوخ بلکه خسته کننده خواهد شد و این برای هردوی شما بداست.

5.- دارای احساس  همیشه ذیحق بودن است: و انتظارات غیر منطقی  داشته و بصورت خودکار  تو قع وی. برخورداری از شایستگی  وتمجید همیشگی است ،نیازهای خودشیفتگان دامنه دارب بوده و کارکردن با آنها مشکل است ،زیر آنها احساس می کنند که صرفاً خودشان لیاقت همه چیز را دارند و اگر شما همکاری نکنید ،  آنها سعی می کنند شما را نابود کنند ، آنها  بدنبال  این هستند  که نظرات منفی  در مورد شما بشنوند و به شما آسیب برسانند و از تعامل شما قدردانی نمی کنند و این چیزها باعث از بین رفتن رابطه می شوند ، آیا باید چیزهای بیشتری را بگوئیم؟

6 - بهره برداری( سوء استفاده) : یعنی او برای رسیدن به اهداف خود از دیگران سودی یکطرفه  می برد باز هم برای خودشیفته مهم نیست که دیگری برای او چه کار کرده است مهمترین چیز برای او  این است که چگونه می تواند برای توسعه ی خودشیفتگی  هر کوشش نامتعارفی را انجام  بدهد  و این یک هشدار برای شماست که هروقت این مسئله  را حس می کنید  برای رابطه  با هر کس به عقبه ی ذهنی او نگاه کرده و تجدید نظری دوباره  در ارتباط داشته باشید . خودشیفتگان کسی را دوست ندارند  وحاضر نیستند بصورتی ملموس قدردانی کنند ، برای مثال  برخی افراد  تنها  وقتی با دوستشان   تماس می گیرند که به امور خاصی احتیاج دارند.

7- احساس نیازمندی شدید به همدردی و همگرائی یکطرفه ی دیگران، خودشیفته رغبتی به شناسایی و برسمیت شناختن احساسات، احتیاجات و ضرورتهای دیگران نشان نمی دهد در واقع این نشانه ی اصلی خودشیفتگان است بدون تعاطف و اعلام همدردی متقابل ، علاقه وارتباط معنایی ندارد و همین باعث گسست ها و پیوست های تسلسل وارمقطعی ودور باطل است.

8-  غالباً اوست که به دیگران حسودیش می شود و فکر می کند دیگران به او حسودی کرده اند زیرا دوست ندارد هیچکس در هیچ عرصه ی براو برتری داشته باشد.
9.  پنهانکاری و رفتارهای نامتعادل . پنهانکاری دائم ، نشان از  عدم اطمینان واعتماد به خود است و خود شیفتگان بجهت فوق العاده رضایت کاذب از خود خودبینی صرف ، رفتارها یا نگرشهای بسیار بد ، باز هم این ویژگی حاصل اعتماد به نفس پایین  وتردید همیشگی  در خودشیفتگان است. به نظر می رسد که خودشیفتگان غرور بالایی دارند ، آنها واقعاً از دیگران متنفرند و برای اینکه احساس بهتری پیدا کنند باید دیگران را تحقیر کنند.  روشن است شخصیت های متکبر به سختی ممکن است در  میان جمع احساس راحتی داشته باشند ، درک این نکته ضروری است که خودشیفتگی سطوح مختلفی دارد و  ممکن است یک اختلال جزئی یا کلی باشد. هر کسی می تواند برخی از این رفتارها را در مواقع معین پریشانی در زندگی خود به نمایش بگذارد. اما وقتی این خصوصیات با گذشت زمان ثابت شده وتکرار شوند  روابط ضعیف شده و به دیگران آسیب  می رساند و خطرناک می شوند. هنگامی که برنده شدن به هر قیمتی است   برخی از ویژگی های اضافی که در خودشیفتگان دیده می شود شامل عدم پاسخگو بودن است و بنابراین همیشه  با سرزنش شخص دیگری ،احساسات خود نسبت به دیگران را ،نشان می دهند  عدم کنترل آنها بر احساساتشان که به دیگران هجوم می آورند. در هر لحظه ، قربانیانی را می یابیم که با خودشیفتگان برخورد دارند که  مجموعاً دچار اختلال  در تصمیم گیری و استرس  و آسیب رسانی هستند.
و در پایان بایدپرسید آیا خودشیفتگی مضر و خطرناک است؟ بله ، باعث زخم ها وصدمات ناتوان کننده ای می شود که سال ها برای بهبودی آن زمان لازم است. آیا فرد مبتلا به این اختلال از نظر ذهنی پایدار و قابل اعتماد است؟

تهیه وترجمه : نجوای کنگان

منبع :

https://www.psychologytoday.com/blo…


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : دیگران ,خودشیفته ,خودشیفتگی ,خودشیفتگان ,تواند ,داشته ,تواند برای ,پزشک متخصص ,عنوان مثال ,خودشیفته چگونه ,رفتار خودشیفتگی
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Christy پاورپوینت طلایی سلامت نسیم دوستی اینجا همه چیز هست Kristen آپادانا سازه وبلاگ رسمي,امان پوده-مدرس-کارشناس,تدريس-آموزش,گيتار موسسه حقوقی بین المللی کیمیای عدالت آور شرق