همه ی حرف های خانم نماینده !دو اصطلاح وجود دارد كه کردار و گفتار ما را شكل می دهند : اولی "مفاهیم" نامیده می شود که برخی ممکن است " حرف ها ی ایده آل" و دیگراینکه "اعمال" یا "کاربرد آن حرف ها " در نحوه ی تحرکات ما نظاره گر باشند در هرحال این دو مورد حول محور اکثر گفتگوها و ماجراهای زندگی روزمره ما چرخیده است. مفاهیم یا ایده آل ها قالبی انتزاعی از ذهن هستند که ما در مورد آن صحبت می کنیم ، می نویسیم و خواستاراجرای آن بوده و ادعا می کنیم که به آن پایبند هستیم در این میان گروهی ممکن است مشتاقانه آن را را باورکرده و منتظر کار بر طبق آن سخنان باشند. و "برخی" به تعمیم آن ها ، بجای اقدام می پردازند لذاانتظارات همچنان بشکلی متراکم باقی مانده است. ، خواه آن مفاهیم مربوط به مسائل عادی یا اجتماعی یا از جنس گفتارهای ی وفرهنگی عمومی باشند و اینگونه در پایان ارزیابی ها ناگهان متوجه می شویم که بسیاری از آن گفته به خواب زمستانی خزیده و ابتکارعمل به مرخصی رفته است ودر واقع آنچه ما می خواهیم از قانون حاکم بر روند انتخابات و گزینش افراد شرایط را برای توسعه و رونق فراهم می کند و نه بازیی که به تصمیم گیرندگان کمک کند تا به قدرت برسند!
در این باب بد نیست همین منبع که در اختیار بنده و شماست یعنی مرور گر گوگل را با عنوان گفته های " سرکار خانم الماسی "از آغاز دوره نماینده فعلی حوزه ی جنوب استان بوشهر یکبار دیگر تا زمان فعلی بازخوانی کرده و بترتیب جدول زمانی و تبعات عملی آن ردیف کرده و دنبال کنیم تا تناسب بین گفتار و کردار روشن گردد.
برای نمونه ی از نیاز سنجی تا بنزین یورو 4 تا اشتغال و . پیگیری وعده های رئیس جمهور وسپس بیائیم" باید "ها ی اول و نحوه آخر عبارات را در مصباحبه و نطق ها و پاسخ به سوالات در جلسات متعدد از حجم جملات حذف کنیم تا میزان کارکردها در این سه سال ونیم بصورت سرانگشتی مشخص شود .
بدون تردید اگر بخواهیم این موضوعات را عیار سنجی کنیم روشن می شود که حدوداً : منهای عملکردهای پراکنده جزیره ی 10 درصدی ، سمت وسوی50 درصد اظهارات ایشان صرفاً مصرف انتخاباتی وبازاریابی ی داشته و 30 در درصد اشتغاائی برای رسانه و شبکه اجتماعی و 10 درصد مربوط به ترور کارنامه ی ونفی کارکرد سازنده نمایندگان قبل از خود و بعضی از رقبای فعلی داشته که یکی از آنها زیر خروارها خاک آرام گرفته و سایرینی که نه تیم رسانه ی قابل ذکری دارند و نه باشگاه تبلیغاتی چشمگیر هاج و واج مانده اند که چه اتفاقی افتاده است ! زیرا علاوه براینکه وجه ضرورت پرداختن به آن قابل درک نیست و از جهتی ترجیحاً هرصاحب منصب ونماینده در گام اول کارکرد مقایسه ی خودرا می بایست با توجه به شعارها و وعده ها و همچنین برنامه ی کاری و شرایط و امکانات و موقعیت در اختیار و ابزار دردسترس در طول عهده داری مسئولیت عرضه نماید تا غصه دار میراث سالهای تلخ قحط و آوار زله ی بلخ برجای مانده خود را معرفی ننماید ! چه اینکه هرآنکه پای در گود کار می گذارد به انتظارات عمده و شرح وظایف محوله آگاه است . همانگونه که هرکسی بعد از این چشم انداز ترسیمی خود را تعریف می کند وجوابگوی مسافر ، سفر رفته به ینگه دنیا نیست ؟
می توانید بپرسید که نماینده چکار باید می کرد که انجام نداده است ؟ پرسشی موجه ولی در عین حال چالشی طاقت فرسا هم هست ؟
وا زسوی دیگر شاید این داستان زیر در مقیاسی کوچک شده از واقع امر ناصواب تعدادی آمد وشدها و برخی عزل و نصب ها و انتصابات اختصاصی در بخش جنوبی استان بوشهر را آشکار می کند؛ می گویند :
. پس از جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ، بسیاری از مأموران (دوطرف درگیر جنگ سرد) در صد جمع آوری اطلاعات برای ازپای در آوردن طرف مقابل بودند ، هر یک از طرفین به دنبال تخریب ساختار فیزیکی و اجتماعی واقتدارعمومی دیگر بود .
در بین مقامات ارشد شوروی از سوی طرف آمریکایی ،ماموری گماشته شده بود تا آن فرد بکارگرفته شده ، خرابکاری همه جانبه را در حد اعلای به انجام برساند اما در مرحله ی زمانی ویژه، مسئولان آمریکائی به نیت و وفاداری او به آمریکا مشکوک شدند. و مورد سین جیم قرارش دادند!
این مقام شوروی اظهار داشت: من کار دلخواه شما را با دقت انجام داده ام ، اما هیچ کس نه در حال حاضر و هیچ کس در گذشته وآینده نمی تواند ونتوانسته این را اثبات کند!
مسئول آمریکایی با تعجب پرسید: چگونه؟
مقام بلند پایه ی شوروی : "من همیشه افراد کار نابلد ، ناتوان و ناکارآمد را برای موقعیت های مسئولیت انتخاب می کردم و یا از آنان حمایت می کردم و از ورود افراد شایسته ی توانمند و میدان دادن به آنها جلوگیری کردم و دسته دسته مدیران وصاحب منصبان چشم بسته ی وابسته به میز دلبسته ی ، بله قربان گو را برمی گزیدم ، تا پس از چند سال از اجرائی شدن این طرح من؛ بخش های آموزش، اقتصاد ، پزشکی ، کشاورزی و دامپروری وتجارت نابود شوند ؟!. به گونه ای که انحطاط و تضعیف جامعه ی و عقب ماندگی، مورد نظرتان به راحتی انجام شد . اکنون می بینید که این نقشه ی تخریبی از هرطرح خراب کاری و آتش سوزی دیگر مورد انتظارتان مخرب ترو موثر تراست وتحرکات بعدی را راحت می توانید دنبال کنید ؟! "که نقش تاثیر گذار مدیران و صاحب منصبان را تعیین کننده میداند".
اکنون هر کارنامه نگاری که می خواهد مدافع نماینده ی ما باشد بیاید در پروسه اقناع افکار عمومی ، آنها را با پارامترهای کمی وکیفی توجیه کند ؟
یکی از معتبر ترین رویکرد ها ی مرتبط در بخشی از پاسخ با نتایج مطالعات ارزیابی میزان کیفیت زندگی و سطح رضایت مندی در محدوده ی جنوب استان بوشهر با قابلیت های عظیم سرریز منافع پارس جنوبی را باید بتوانیم نشان بدهیم تا جنبه هایی از رضایت عمومی نمودی عینی پیدا کند:
رتبه بندی نهایی وضعیت کیفیت زندگی و پیگیری مطالبات در شهرستان های مذکور از بعد ذهنی و ملموسش به ترتیب از زمان تصدی گری نمایندگی تا زمان حاضر حتی اگر بخواهیم به نوشتار اغلب مطالبه گران عرصه ی رسانه وفعالین اجتماعی ونه سطوح واقشار آسیب دیده هم مراجعه نمائیم بحد کافی گویا ی نقاط ضعف بالقوه در کارنامه ی یک نماینده می تواند باشد که اگر سبک مطالعه ی آن بشرح زیر در نظر بگیریم با دیدن همه ی کم و زیاد آن بصورتی تفکیکی در سه سطح و براستی بگوئیم : جامعه ی حوزه ی انتخابیه ی ما در کدامیک از این سطوح قرار گرفته است :
- رتبه اول کیفیت زندگی شهری وروستایی از بعد ذهنی وعملی (منطقه توسعه یافته)
- رتبه های دوم و سوم به ترتیب (مناطق در حال توسعه)
- آخرین رتبه مربوط به بخش های (منطقه محروم)
مهمترین شاخص های ارزیابی در این بررسی عبارتند از:
شاخصزیست محیطی
شاخص درمان وسلامت
شاخص اقتصادی
شاخص فرهنگی و آموزش عمومی و آموزعالی
شاخصاجتماعی
شاخصهای کالبدی با رویکرد توسعه ی پایدار
. لطفاً با تکیه برمبانی آماری از نقطه ی شروع تا وضعیت فعلی آن شاخص ها را توصیف کنند؟
حکایت و نتیجه گیری پایانی : از اتفاقات گذشته ی آلمان شرقی نقل می کنند : کارگری آلمانی در سیبری مشغول بکار می شود و چون می فهمد که همه نامه ها توسط مقامات شوروی کنترل می شود ، با دوستانش توافق می کند که نامه های واقعی و رضایت مند او به رنگ آبی خواهد بود و جوهر قرمز به دلیل چشم سانسورگر ومراقب روس ها حاوی پیام ها ی غیر واقعی وناخشودانه است.
یک ماه بعد او اولین نامه خود را که با جوهر آبی نوشته شده بود به دوستانش ارسال کرد : " در اینجا همه چیز عالی است : مغازه ها پر از کالا و فعال است ، مواد غذایی فراوان است ، آپارتمان ها بزرگ و زیبا ست و که به طور مناسب گرم می شوند ، امکانات فراوان و اکران سینماها با فیلم های سرگرم کننده دائم درجریان است ، و همه چیز روبراه و موجود است وتنها چیز یکه در دسترس نیست جوهر قرمز است !
درباره این سایت