علیرغم اینکه بسیاری از مردم ایران مخصوصا قشر های دارای در آمد متوسط به پایین قطعا از بحث نحوه افزایش قیمت بنزین ناراضی می باشند اما مشاهده می کنیم ملیون ها نفر به طرفداری از نظام جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف از جمله تهران به خیابان ها آمده اند.
جالب اینکه اینها هیچ کدام مشکلات معیشتی را نادیده نگرفته اند اما همه برای حمایت از نظام به خیابان ها آمدند تا نشان دهند مردم ایران میان مساله مشکلات معیشتی و نظام تفاوت قایل است.
در نظام های مردم سالار یا همان دموکراسی به قول غربی ها قطعا برخی طرفدار یک طرف و برخی طرفدار طرف دیگری می باشند و در نهایت این انتخابات است که مشخص می کند چه کسی مورد حمایت اکثریت است.
این بدین معنی نمی باشد که بقیه از نتیجه انتخابات راضی هستند اما به این معنی می باشد که بقیه مجبور هستند به رای اکثریت احترام بگذارند.
همچنین آنهایی که به یک کاندیدا رای داده اند و وی را به قدرت رسانده اند هم در تصمیمات وی نیز شریک هستند، حال چه این تصمیمات بخواهد به نفع آنها باد چه به ضرر آنها.
همچنین آن منتخب چه بخواهد رییس جمهوری باشد چه نماینده مجلس چه هر مقام دیگری در هر کشوری روز بعد انتخابات نماینده کل مردم است و نباید تصور کند فقط نماینده آنهایی است که به او رای داده اند.
اگر بنا باشد هر انتخاباتی برگزار می شود برخی به خیابان ها بریزند و بخواهند از راه اعتراض و یا هوچیگری انتخابات را به هم بریزند که هیچ انتخاباتی در هیچ کشوری نمی تواند نتیجه داشته باشد و به قول معروف سنگ روی سنگ بند نمی شود.
البته یکی از نقاط ضعفی که شاید بتوان در انتخابات ایران به آن اشاره کرد این است که با توجه به بسیاری از شرایط کاندیداها زمان کافی برای ارائه طرح وبرنامه خود ندارند و حتی در برخی شرایط بدون هیچ برنامه ای کاندیدای انتخابات می شوند و مردم هم بدون اینکه بدانند که این فرد چه برنامه هایی، به بهانه های مختلف، به او رای می دهند
مشاهده می کنیم هر جایی که منافع آمریکایی ها اقتضا می کند نه فقط هرگونه اعتراضاتی توسط رسانه های آنها پوشش داده می شود بلکه فشارهای ی مختلف بر علیه مقامات منتخب جهت استعفا اعمال می شود اما در صورتی که منافع آمریکا اقتضا نکند هیچ جای جهان صدایی از اعتراضات شنیده نمی شود.
مجامع به قول معروف بین المللی هم جاهایی که منافع آمریکا اقتضا کند ورود می کنند اما جاهایی که منافع آمریکا اقتضا نکند اصلا حرفی نمی زنند.
البته این ماجرا مساله جدیدی نیست وآمریکایی ها از این روش در بسیاری از کشورها استفاده کرده اند مانند بحث انقلاب های رنگین که توسط آقای سوروس ملیاردر آمریکایی حمایت می شد.
امروزه با توجه به توانمندی های رسانه ای و شبکه های اجتماعی که آمریکایی ها در اختیار دارند به خیابان آوردن چند هزار معترض در بسیاری از شرایط خیلی راحت است و با حضور این چند هزار نفر اینها می توانند بقیه کار را توسط رسانه های خود انجام دهند و رای چند ملیون نفر دیگر را زیر پا بگذارند تا منافع آمریکا تامین شود.
در هر کشوری از جهان به راحتی می توان افرادی را پیدا کرد که با حاکمان مخالف باشند و شما نمی توانید حتی یک کشور در جهان پیدا کنید که حکومت در آن مخالف نداشته باشد.
نکته مهم در این ماجرا این است که حکومت و یا فرد و یا افراد منتخب چه قدر پایگاه مردمی و قدرت داشته باشند.
در جایی که حکومت پایگاه مردمی متزل داشته باشد حکومت ها با کوچک ترین تحرک ها سقوط می کنند و در جایی که حکومت ها پایگاه مردمی قوی داشته باشند این تحرکات بی نتیجه می ماند.
شاید واضح ترین نمونه برای مردم ایران شاه سابق باشد.
علیرغم اینکه برخی امروزه تلاش می کنند از وی چهره محبوبی نزد مردم بسازند اما تاریخ نشان می دهد که وی در دوران حکومت خود فاصله بسیار زیادی با مردم خود داشت و همان ماجرا منجر به سقوط او شد.
هر وقت که کوچکترین اتفاق و یا اعتراضی پیش می آمد شاه بلا فاصله مملکت را با خانواده ترک می کرد و در خارج منتظر می ماند تا دیگران او را به سلطنت برگردانند.
حتی در مورد پدر وی نیز همین ماجرا صدق می کرد و مشاهده می کنیم که چگونه انگلیسی ها به راحتی وی را برکنار می کنند و او علیرغم همه قلدری ای که در مقابل مردم ایران از او گواه می شود سر به زیر مملکت را ترک کرد.
آیا تصور می کنید در همان زمان اگر وی اطمینان داشت از حمایت مردمی برخوردار بود سلطنت را ترک می کرد؟ و یا اینکه حتی انگلیسی ها جرئت می کردند وی را بر کنار کنند؟
آیا فکر می کنید اگر شاه در میان مردم ایران محبوبیت داشت زمان مصدق و یا زمان انقلاب نیاز پیدا می کرد مملکت را با خانواده ترک کند؟
پس از انقلاب اسلامی در ایران چندین بار دشمنان تلاش کردند خیابان ها را بر علیه نظام تحریک کنند و حتی یکبار هم که شده مشاهده نکردیم یک مقام نظام جمهوری اسلامی از رهبری گرفته تا رییس جمهوری تا غیره صحنه را خالی کنند و مملکت را که هیچ حتی خانه خود را ترک کنند.
این نشان می دهد که چه قدر آنها به جایگاه و اقتدار خود اطمینان دارند.
اقتداری که امروز با حضور مردم در خیابان ها شاهد آن بودیم.
پس ایران را نباید با جاهای دیگری که آمریکایی ها توانسته اند اخیرا در آنها آشوب ایجاد کنند مقایسه کرد.
درباره این سایت